سرویس جهان مشرق - گلوبال ریسرچ در مقالهای به تنشهای انتخاباتی در آمریکا پرداخت و نوشت: به نظر میرسد که مشاجره بر سر انتخابات آمریکا به این زودیها تمام شدنی نیست. اگرچه رسانههای بینالمللی پیروزی جو بایدن را اعلام کردند، تنشهای الکترال روز به روز افزایش مییابد، چراکه هیچیک از دو نامزدها تمایلی به پذیرفتن پیروزی طرف مقابل ندارد. ترامپ، بایدن را به تقلب در انتخابات متهم کرده و خواهان بازشماری آراء است. از این لحاظ، ترامپ درصدد پیگیری نتیجه انتخابات از طریق مراجع قضایی برآمده و امیدوار است که با تصمیم دادگاه، ریاست جمهوری خود را حفظ کند. به این ترتیب و در صورت عدم «پیروزی شفاف» بایدن چنانکه بسیاری از آژانسهای رسانهای در سراسر جهان گزارش دادهاند، سناریوهای محتمل متعددی وجود خواهد داشت.
سناریوهای محتمل برای ترامپ و بایدن
این اندیشکده کانادایی مینویسد: با وجود این سناریوها، به رسمیت شناختن یا نشناختن بایدن به عنوان رئیسجمهور فعلی آمریکا، گزینهای انتخابی برای دیگر کشورها است. کشورهای متعددی در اروپا و خاورمیانه پیشتر بایدن را به عنوان رئیسجمهور به رسمیت شناختهاند، از جمله فرانسه، اسرائیل، عربستان سعودی، امارات و قطر. روز سهشنبه، ترکیه، کشوری که رابطه نزدیک واقعی و مهمی با دولت ترامپ داشت، نیز بایدن را به رسمیت شناخت. با این وجود، دیگر کشورها نظیر روسیه، چین و مکزیک، همچنان منتظر تصمیم دادگاه هستند.
با بالاگرفتن تنشها در داخل و خارج از آمریکا، هر دو کاندیدا به دنبال تضمین پیروزی خودشان هستند. و چنین راهبردهایی از صِرف دعاوی حقوقی بسیار فراتر میرود. در سراسر این کشور، هر دو حزب خواستار برگزاری اعتراضات میشوند و سرمایهگذاری عظیمی روی دیپلماسی میشود که هدف از آن عبارتست از جذب حامی خارجی.
ترامپ و بایدن به دنبال جذب حامی خارجی
در ادامه این مقاله آمده است: مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا، در نظر دارد تا به همه کشورهایی که پیشتر بایدن را به رسمیت شناختهاند سفر کند. هدف وی ساده است: مذاکره بر سر توافقات محتمل با چنین کشورهایی در راستای معکوس کردن سناریوی فعلی و پیشنهاد «امتیازاتی» در ازای حمایت از دونالد ترامپ.
مایک پمپئو یکی از مهرههای اصلی در این سناریو است و بههیچوجه نمیتوان وی را نادیده گرفت. وی در یکی از سخنرانیهای اخیرش در یک کنفرانس تلویزیونی عنوان کرد که «یک انتقال قدرت آرام به دولت دوم ترامپ را شاهد خواهیم بود ...».
این اظهارات بسیار جالبتوجه است که پمپئو چطور تضمین میکند چنین گذاری روی دهد. وی از ارائه جزئیات در مورد نحوه این گذار خودداری کرد، اما سابقه حرفهای او به ما نشان میدهد که وضع از چه قرار خواهد بود، چراکه وی به عنوان رئیس سازمان سیا و وزیر امور خارجه برای ابرقدرت جهان خدمت کرده است و بنابراین تجربه بسیاری در زمینه پیشبرد عملیاتهای اطلاعاتی دارد و نقش محوری را در چندین رویداد در عرصه بینالمللی طی سالهای اخیر داشته است. مسلماً اکثر اقدامات وی در جریان چنین عملیاتهایی هیچگاه علنی نخواهد شد، و این امر پیشبینی وقایع آتی را دشوار میسازد، اما ما میدانیم که خرابکاری، کودتا، انقلابهای رنگی و دیگر تاکتیکها جزء عناصر مشترک در عملیاتهای اطلاعاتی آمریکا در خارج از کشور بودهاند – پس آیا میتوان گمان کرد که چنین اقداماتی درون خاک آمریکا و علیه یک «دشمن داخلی» صورت گیرد؟
افزایش صعودی خشونت و بیثباتی در سراسر آمریکا
با این وجود، توجه به این نکته مهم است که، حتی در خلال کارزار انتخابات، بایدن و ترامپ پیشاپیش اعلام کرده بودند که یکدیگر را به رسمیت نخواهند شناخت. هر دو نامزد مایلند دعوای خود تا رسیدن به نتیجه نهایی آن دنبال کنند، و ممکن است شاهد افزایش صعودی خشونت و بیثباتی در سراسر آمریکا باشیم. این امر، در کنار سناریوی تشدید تنشهای نژادی با وجود شبهنظامیان قومی مسلحی که در خیابانها میجنگند و بیماری همهگیری که تابهحال بیش از ۲۴۰ هزار آمریکایی را کشته است، تنها میتواند به هرج و مرج اجتماعی ختم شود و نظم سیاسی، اقتصادی و قانونی آمریکا را تماماً نابود کند.
نتانیاهو کدام طرف را انتخاب میکند؟
پمپئو بهواقع میتواند در جریان سفرهایش همپیمانان مهمی به دست آورد. تمرکز باید روی خاورمیانه باشد، چراکه علیرغم تردید اعراب در مورد تبریک به بایدن، دموکراتها لحنی بسیاری تهاجمی در قبال این منطقه دارند، و در نظر دارند نیروهای آمریکایی بیشتری را به سوریه اعزام کنند. اما آنچه بیش از همه مایه نگرانی استراتژیستهای دولت ترامپ میشود عبارتست از موضع دولت اسرائیل، که یکی از نخستین همپیمانان ایالات متحده بود که بایدن را به رسمیت شناخت. مسلماً به هر طریق ممکنی تلاش میکند تا حمایت اسرائیل از ترامپ در صورت تشدید مشاجره در آمریکا را تضمین کند – با این وجود، باید منتظر ماند و دید که نتانیاهو کدام طرف را انتخاب میکند.
مرکز پژوهشهای جهانی شدن در پایان عنوان کرد: بنابراین، در سناریویی با دو کاندیدای سرسخت که تمایلی به پذیرش نتیجهای غیر از پیروزی خود ندارند، خواهان برگزاری اعتراضات میشوند و در پی یافتن همپیمانان بینالمللی هستند، ما در آمریکا با دو رئیسجمهور خودخوانده طرفیم که در مخالفت تمامعیار با یکدیگر عمل میکنند. در چنین سناریویی، آمریکا دچار هرج و مرج میشود، تنشهای نژادی، جداییطلبیهای منطقهای و شورشهای عمومی تشدید میشوند، و نهادهای دولتی نیز به دلیل ابهام در مورد اینکه چه کسی عملاً بر کشور حاکم است، ناتوان از اقدام مؤثر خواهند بود. این امر نهتنها به معنای پایان هژمونی لیبرال آمریکاست بلکه پایان خودِ دموکراسی آمریکایی را رقم خواهد زد.